بازدید سایت خود را میلیونی کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» چهار نعل

چهار نعل

مردی به سرعت و چهارنعل با اسبش می تاخت.

اینطور به نظر می رسید که به جای بسیار مهمی می رفت.

مردی که کنار جاده ایستاده بود، فریاد زد: کجا می روی؟

مرد اسب سوار جواب داد: نمی دانم از اسب بپرس!

نتیجه:

این داستان زندگی خیلی از مردم است. آنها سوار بر عادتهایشان می تازند، بدون اینکه بدانند به کجا می روند!!

کتاب: اثر مرکب، - دارن هاردی


تگ ها :   داستان

بازدید سایت خود را میلیونی کنید
فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  دستگاه آب قلیایی دکتر مومنی   |   بهترین سوغاتی های شیراز  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


پاپ آپ استند نمایشگاهی | فروش انواع سازه های نمایشگاهی پاپ آپ استند نمایشگاهی | فروش انواع سازه های نمایشگاهی مشاهده